سریال «در پناه تو»، ساخته «حمید لبخنده»، جزء محبوبترین سریالهای دهه هفتاد ایران به شمار میرود و از آن سریالهایی بوده است که هنگام پخش آن خیابانهای شهرها واقعا خلوت میشدند؛ دورانی که تلویزیون جزء اصلیترین رسانههای مردم ایران بود و مثل حالا نادیده گرفته نمیشد. اما این سریال هم مانند بسیاری از تولیدات فرهنگی نظام جمهوری اسلامی دارای حاشیههای زیادی بود و از تیغ سانسور در امان نماند. همچنین سرنوشت تلخ یکی از بازیگران اصلی این سریال نیز از دیگر حواشی مهم سریال در پناه تو است.
حدودا ۴ ماه پیش بود که حمید لبخنده، کارگردان این سریال، با انتشار حدود ۴ دقیقه از صحنههای سانسورشده، خبر از دخل و تصرف گسترده مدیران صداوسیما در سریالش و تغییر داستان اصلی آن را داد. سپس در ماه گذشته هم دو ویدیوی دیگر از قسمتهای سانسورشده سریال منتشر شدند تا در مجموع بینندگان قدیمی این سریال در کمال تعجب شاهد ۱۷ دقیقه سانسورشده از سریال محبوبشان باشند. درپناه تو سریالی پربازیگر بود که موجب پیشرفت ناگهانی و پرتاب بازیگران جوان و نوظهورش به قله معروفیت در ایران شد. از «پارسا پیروزفر» و «حسن جوهرچی»، تا «لعیا زنگنه» و «رامین پرچمی».
در پناه تو داستان زندگی تعدادی از دانشجویان رشته طراحی صحنه تئاتر را روایت میکرد. ماجرای فعالیتهای هنری و روابط دوستانه ۴ نفر از این دانشجویان به نامهای «محمد»، «مریم»، «رامین» و «پارسا». نکته اصلی برای سانسور صداوسیما هم همینجا بود. حمید لبخنده، کارگردان سریال، که خود خواهرزاده نویسنده بزرگ ایران، «احمد محمود»، است، سریال را به این شکل ساخت که در ابتدا علاقهای بین محمد و مریم وجود داشته است، اما پس از ورود رامین به ماجرا که خود از دوستان محمد بود، مریم و رامین تصمیم به ازدواج میگیرند؛ ازدواجی که در نهایت به طلاق ختم میشود، اما این وسط پارسا با بازی «پارسا پیروزفر» به مریم با بازی «لعیا زنگنه» هم علاقه داشته است و در واقع عشقی مربعیشکل اتفاق میافتد؛ اتفاقی که طبعا به مذاق مدیران تلویزیون خوش نیامد تا در میان کار سانسورهای شدید اعمال شود.
سانسورها از اول اعمال نشده بودند و پس از پخش چندین قسمت از سریال در اوایل سال ۱۳۷۴ نظر مدیران صداوسیما تغییر میکند که به تغییر ناگهانی مدیریت «شبکه ۲» بازمی گردد. پس از شروع پخش سریال در پناه تو، «مهدی ارگانی» از شبکه ۲ رفت تا «محمدرضا جعفری جلوه» جایگزینش شود؛ مدیری با سابقه امنیتی و حکومتی که مخالف طرح چنین موضوعاتی در تولیدات سازمان تحت مدیریتش بود. پس در نهایت به گفته «علیرضا طالبزاده»، نویسنده سریال، تصمیم گرفتند تا حدود ۱۵۰ صفحه از فیلمنامه، ۲۰ نقش فرعی، و یکی از شاخههای اصلی داستان را که همان نقش پارسا بود، در تدوین مجدد حذف کنند و این در حالی است که قبل از شروع ساخت سریال هم ۳۰۰ صفحه دیگر از فیلمنامه حذف شده بود.
در نسخه اصلی سریال، پس از جدایی رامین از مریم، پارسا تصمیم میگیرد تا با مریم ازدواج کند که همین تصمیمش هم به دعوای او با پدرش میانجامد، اما این ماجراها به کلی از سریال بیرون کشیده میشوند.
حمید لبخنده در گفتوگویی کوتاه با صفحه «خبرنگاری جرم نیست» وبسایت «ایرانوایر»، به نگارنده گفته است: «در انتهای سریال و قبل از پخش قسمتهای پایانی، مدیران تلویزیون به بنده گفتند که نمیشود یک پسر مومن با دختری ازدواج کند و آن دختر نازا بماند و هرچه من توضیح دادم که اساس قصه روی نازایی نقش مریم است، به خرج مدیران تلویزیون نرفت و حتی راه حلی مثل ازدواج دوم را پیش پای من گذاشتند که من قبول نکردم. در حال حاضر علاقهای به مصاحبه طولانی هم ندارم، اما همینقدر بدانید که اگر محصول زحمات ما را تکه و پاره نمیکردند، محصول بسیار درخشانتر از چیزی بود که مردم آن را دیدند.»
و در آخر حمید لبخنده ناچار شد تا آن زمان متنی را با صدای حزنانگیز بخواند و روی قسمت آخر قرار دهد که در واقع معنای سرهمبندی و پایان اجباری سریال را میداد.
نویسنده سریال هم به تازگی و در گفتوگویی با «همشهری» درباره قسمتهای دیگری از سانسورهای سریال گفته است: «داریم توی خانه مریم درباره مریم حرف میزنیم، بعد سکانس بعدی باز هم توی همان خانه داریم حرف میزنیم. اینها لابهلایش صحنههای دیگری بوده. رفت و برگشتهایی بوده. مثلا در خانه پارسا یک ماجراهایی را میدیدیم و برمیگشتیم که حالا نیست. قصه این بوده که او از خانواده ثروتمندی بود و پدرش با منشیاش پنهانی ازدواج کرده بود، که از این نوع اتفاقها را در سالهای بعد بارها در سریالهای تلویزیونی مشاهده کردیم، اما در آن زمان طرح این موضوعات گناه کبیره بود که باید حذف میشد.»
بیست و چند سال بعد از نمایش سریال در پناه تو، حرفهای مربوط به این سریال پربیننده فقط مربوط به بخشهای سانسورشده نیست، سرگذشت تلخ رامین پرچمی، بازیگر نقش «رامین»، در این سریال هم موضوع دیگری است که مطرح میشود. رامین پرچمی بازیگری است که پس از چندین سال حضور در تئاتر و دارا بودن مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر، در این سریال به یکباره چهره شد و پس از اتمام سریال با پیشنهادهای متفاوتی در تلویزیون و سینما مواجه شد؛ بازی در سریالهایی همچون «پس از باران»، «همسایهها»، «زیر آسمان شهر۳» و فیلمهای نسبتا باکیفیتی مانند «ضیافت»، «اعتراض»، «خاکستری» و «مهمان مامان».
رامین پرچمی در چندین تظاهرات مردمی که در اعتراض به نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۸ برگزار میشد، شرکت کرد و همپای مردم شعار میداد، و در نهایت روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بازداشت شد، به «زندان اوین» منتقل شد و سرانجام پس از تحمل یک سال حبس در بهمن ماه سال ۱۳۹۰ آزاد شد.
رامین پس از آزادی دیگر هیچگاه نتوانست موفقیتها و روزگار شیرین گذشتهاش را تجربه کند. چندین سال ممنوع از کار بود و از سوی بسیاری از دوستان و جامعه هنری طرد شد. پس ناچار شد تا به تئاتر بازگردد، اما بازی و کارگردانی در تئاتر هم جوابگوی هزینههای هیچ هنرمندی در ایران نیست. او ناخودآگاه به دام اعتیاد افتاد و چندین بار بعد هم بازداشت شد، که آخرین بازداشتش هم به تابستان سال ۱۳۹۷ برمیگردد؛ زمانی که نگارنده این مطلب هم به جرم انتقاد از «پرویز فتاح»، رئیس وقت «کمیته امداد» در «زندان فشافویه» زندانی بود و با رامین پرچمی همبند.
رامین حال خوشی نداشت. میگفت بیگناه است. میگفت مظلوم است و فقط به جرم همراهی با هموطنانش و اعتراضی قانونی به این حال و روز افتاده است. میگفت اگر حالا وضعیتش اینچنین ناگوار است، به خاطر ظلمی است که در حقش شده و از کاری که عاشقش بوده است، محرومش کردند و کسانی را که او را به این ورطه انداختند، هیچگاه نخواهد بخشید.