روزنامهنگاری از جمله حرفههایی است که امنیت شغلی در آن معنای خاصی ندارد. ایران در مقایسه با کشورهای دیگر در بازداشت و زندانی کردن اصحاب رسانه اصطلاحا از آخر در رتبه اول است. بدتر این که غیر از فشار نهادهای امنیتی، گاهی خبر ضرب و شتم و بیاحترامی نسبت به خبرنگاران توسط مدیران و مسئولان کشور شنیده میشود؛ ضرب و شتمهایی که در زمان مصاحبه و حتی گاهی در مقابل چشمان دهها شاهد صورت میگیرد.
بیاحترامی به این قشر زمان و مکان نمیشناسد و ممکن است هر جا و هر زمانی که مصاحبهشونده، از ارائه جواب ناتوان است، کار به ضرب و جرح و توهین بیانجامد.
اما آیا در قانون مطبوعات برای ضرب و شتم خبرنگاران و روزنامهنگاران مادهای در نظر گرفته شده است؟
«روز یکشنبه ۱۳۹۵/۶/۷ رویداد تلخ و زشتی در راهروهای مجلس شورای اسلامی اتفاق افتاد که خبرنگاران، اصحاب رسانه و هر دیدهای را دردمند و آشفته کرد. "نادر قاضیپور"، نماینده مجلس، از حوزه انتخابیه ارومیه در میانه یک گفتوگو با خبرنگار پارلمانی "روزنامه ایران" زمانی که با پرسش ساده خبرنگار درباره "تاثیر شکلگیری فراکسیون آذریزبانها بر تقویت شکافهای قومیتی" روبهرو میشود، عصبانی شده و صورت او را زیر مشتهای چپ و راست میگیرد.»
این متن بخشی از یک نامه سرگشاده است که ۳۲۷ نفر از خبرنگاران و روزنامهنگاران ایرانی به «علی لاریجانی»، رئیس وقت «مجلس شورای اسلامی»، نوشته بودند. آنها در این نامه خواستار رسیدگی رئیس مجلس به موضوع ضرب و شتم «احسان بداغی»، خبرنگار پارلمانی روزنامه ایران، توسط نادر قاضیپور شدند.
بداغی از قاضیپور شکایت کرد و خواستار عذرخواهی او شد. با این حال کمی بعد «جمالی نوبندگانی»، سخنگوی هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان، اعلام کرد آقای بداغی شفاهی رضایت داده است و پرونده به این شکل رسما منتفی شد.
علاوه بر نماینده مجلس، «وکلا» که مردان و زنان قانون هستند نیز دستی بر آتش دارند. در آخرین موردی که به وقوع پیوسته است، «مرتضی حقبیان»، روزنامهنگار اهل سنندج، ۲۶آبان۱۳۹۹، در جریان برگزاری دادگاه رسیدگی به اتهاماتش از سوی وکیل یکی از شاکیان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. گزارش شده است که «علیرضا محمدیار»، وکیل یکی از شاکیان که قبلا قاضی نیز بوده است، در جریان رسیدگی به اتهام این روزنامهنگار در «شعبه ۱۰۴ کیفری مجتمع قضایی شهید بهشتی» اقدام به ضرب و شتم او کرده است.
مسئولان روابط عمومی نیز که به طریقی از اصحاب رسانه محسوب میشوند و حتی ممکن است سرد و گرم این حرفه را چشیده و کشیده باشند، دستکمی از سایر مسئولان ندارند. «عظیم اسکندری»، سردبیر هفتهنامه استانی «نگرش ماراوا» و ماهنامه «رهام آذربایجان» در مراغه، روز ۲۴آبان۱۳۹۹، پس از مراجعه به شهرداری این شهر، از سوی مسئول روابط عمومی شهرداری مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
هشت روز پیش از این اتفاق، در اراک و در حاشیه بازدید مسئول کمیته مسابقات «سازمان لیگ برتر فوتبال باشگاههای کشور» از ورزشگاه شهر اراک، «امین بیرامی»، خبرنگار «روزنامه عطر یاس»، مورد ضرب و شتم مسئول روابط عمومی هیئت فوتبال این استان قرار گرفت. مدیر روابط عمومی هیئت فوتبال استان مرکزی پس از این درگیری بیرامی را تهدید کرد که او را به دستگاههای امنیتی ارجاع میدهد.
از سوی دیگر عدهای ممکن است، افرادی را برای ضرب و شتم خبرنگاران و روزنامهنگاران اجیر کنند؛ همزمان با روز خبرنگار در ایران، ۱۷مرداد۱۳۹۹، «لطفالله حنیفه»، از روزنامهنگاران پیشکسوت در اردبیل، از سوی افراد ناشناس مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.
در موردی عجیبتر میتوان به ضرب و شتم یک روزنامهنگار که برای دریافت مطالبات خود به دفتر مدیرمسئول روزنامه مراجعه کرده بود، اشاره کرد. «احسان اسقایی»، خبرنگار «روزنامه آرمان»، زمانی که برای دریافت حقوق معوقه خود به دفتر این روزنامه رفته بود، از سوی مدیرمسئول روزنامه مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
همچنین «امیررضا مدنی»، خبرنگار اجتماعی در آمل، و «رضا عبدلپور»، خبرنگار اهل تبریز، در حالی که از نحوه اجرای برخورد با دستفروشان گزارش تهیه میکردند، از سوی ماموران شهرداری شهرهای خود مورد ضرب و شتم واقع شدند.
ضرب و شتم خبرنگاران یک جرم عمومی است
«ضرب و جرح» و «شتم» از نظر حقوقی اینگونه توضیح داده شده است: «کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن از جمله موارد ضرب هستند و جرح نیز صدماتی است که به ازهمگسیختگی بافتهای بدن منتهی شود، مانند خراشیدگی یا پارگی پوست، شکستن استخوان، نقص یا قطع عضو که عموما با خونریزی همراه است. شتم نیز به معنی دشنام دادن، توهین و افترا است.»
«موسی برزین خلیفهلو»، حقوقدان و وکیل، در پاسخ به این سوال که آیا در قانون مطبوعات در خصوص ضرب و شتم اصحاب رسانه موردی قید شده است، به «خبرنگاری جرم نیست» میگوید: «ضرب و جرح و توهین مقررات کلی دارند. این که بگوییم اگر برای خبرنگاران اتفاق بیافتد، متفاوت برخورد میشود، نه اینطور نیست. قانون همانطور که یک فرد عادی مورد ضرب و شتم قرار گیرد برای خبرنگار نیز همانگونه برخورد میکند. در قانون مطبوعات نیز چنین موردی آورده نشده است، چرا که عموما یک جرم مطبوعاتی نیست.»
این وکیل میگوید بر اساس قانون مجازات اسلامی، ضرب و جرح و شتم جرم محسوب میشود و بر اساس میزان ضربات و جراحات و نوع توهین، قانون مجازاتی را برای مجرم در نظر گرفته است: «در بیشتر موارد فردی که مرتکب این جرم شود، به پرداخت دیه محکوم خواهد شد و اگر جراحات سنگین باشند حتی ممکن است مجازات حبس را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر در خصوص توهین هم بسته به نوع توهین فرد ممکن است به شلاق یا جزای نقدی محکوم شود.»
با توجه به این که ضرب و شتم خبرنگاران از سوی مدیران، مسئولان و مقامات نیز صورت میگیرد، این حقوقدان توضیح میدهد: «اگر فرد نماینده مجلس یا به طور کلی فردی باشد که سمت دولتی و حکومتی دارد، علاوه بر مجازاتهای حقوقی، آن سازمان میتواند به طور جداگانه با توجه به رفتار دور از شان، از باب انجام تخلف با شخص برخورد کند.»
تجربه نشان داده است که پرونده شکایت خبرنگاران از مقامات مسئول با بررسی عادلانه قوه قضاییه مواجه نمیشود؛ پروندههایی که یک سر آن را مقامات تشکیل میدهند، یا پیش از بررسی در قوه قضاییه با گرفتن رضایت از خبرنگار مختومه میشوند و یا اساسا در هزارتوی قضایی به نتیجهای نمیرسند، موضوعی که ارتباط مستقیمی با نفوذ افراد مورد شکایت در بدنه دستگاه قضا دارد. «مصالحه» نیز از جمله اصطلاحاتی است که در چنین مواردی بیشتر استفاده میشود؛ واژهای که بیشتر رنگ «تهدید» خبرنگار و روزنامهنگار را در خود جای داده است تا «صلح» با او را.
از سوی دیگر از آنجا که ضرب و شتم روزنامهنگاران جرم مطبوعاتی محسوب نمیشود، به گفته موسی برزین تشکیل پرونده شکایت از ضرب و شتم خبرنگار نیز به دادسرای فرهنگ و رسانه مربوط نمیشود و در دادسرای عمومی و انقلاب تهران صورت میگیرد؛ دادگاههایی که طبق تجربه میانه منصفانه و خوبی با اهالی رسانه ندارند.