در میان اعتراضات دانشجویان، بگیر و ببندها و فضای ملتهب دانشگاهها، این «نشریات دانشجویی» هستند که همچنان پرچم تفکرات دانشجویان را بالا نگاه داشتهاند؛ نشریاتی که زیر تیغ سانسور، توقیف و لغو امتیاز صدایشان هر روز کمرنگ و کمرنگتر میشود.
شرکتکنندگان کنکور سراسری سال ۱۳۹۹ را متولدین دهه ۱۳۸۰ تشکیل داده بودند. این بدان معنی است که حالا دانشجویان، نسلی هستند که بسیاری از اتفاقات مهمی را که بر دنیای دانشجویی ایران رفته است، ندیدهاند و فقط میتوانند روی کاغذ یا در فضای مجازی از آنها باخبر شوند؛ اما این بدان معنی نیست که آنها چیزی را از دست داده باشند، چرا که رخدادهای مهمی چون اعتراضات سراسری پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸، اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶، تابستان ۱۳۹۷ و نزدیکترین آن یعنی اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸ معروف به آبان خونین را نه تنها دیده، بلکه جزئی از آن بودهاند.
حالا این دانشجوی باتجربه با مرور تاریخ دانشجویی دهههای پیش از خود، نگاه کاملتری به مسائل جامعه دارد و شاید به همین خاطر است که تنها در ۹ ماه ابتدایی سال ۱۳۹۹، بیش از ۱۰ نشریه دانشجویی به بهانههای مختلفی لغو مجوز و توقیف شدهند؛ اتفاقاتی که ارتباط مستقیمی با فعالیتهای مدنی و سیاسی اعضای تحریریه این نشریهها دارند. همچنین از ۵ آبان تا ۱۳ آذر ماه امسال حداقل دو نشریه دانشجویی توقیف و مدیر مسئول یکی دیگر از نشریات دانشجویی نیز احضار شده است.
«باطوم»، «طپانچه» و «میدان آزادی»
نشریههای دانشجویی «باطوم» و «طپانچه» آخرین نشریههای دانشجویی هستند که طی یک ماه اخیر توقیف شدهاند و مدیرمسئول نشریه «میدان آزادی» نیز احضار شده است.
نشریههای مستقل باطوم و طپانچه متعلق به تشکلهای مستقل دانشجویی «دانشگاه دامغان» و میدان آزادی متعلق به دانشجویان «دانشگاه علامه طباطبایی» است.
طبق ابلاغیه صادره از سوی مدیریت برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه دامغان، نشریه مستقل باطوم به علت انتشار مطلبی با عنوان «او کیست» به مدت ۸ ماه توقیف شد. این نشریه به مدیرمسئولی «محمدعلی میرانصاری» به دلیل «استفاده از الفاظ رکیک» از ۵آبان۱۳۹۹ توقیف شده است.
«او کیست» نام مطلبی است که مسئولان دانشگاه دامغان به خاطر چاپ آن دستور توقیف نشریه را درست در شماره اول آن صادر کردند. در بخشی از این مطلب آمده است: «… اوست آن جانی غاصب، اوست آن فانی باطل، اوست آن دین وارونه، اوست آن نماز اجباری، اوست آن عقده دیرین، اوست آن خنجر ننگین، اوست آن ملای تو خالی، اوست آن حرم نجس، اوست آن احاطه کامل، اوست آن زهر هلاهل، اوست آن سانسور خارج، اوست آن فیلتر داخل، اوست آن دریای خشکی، اوست آن شمس خموشی، اوست آن زلزله و سیل، اوست آن طوفانی آه، اوست آن دار مجازات، اوست آن دخیل هر چیز، آری، این سگ زاده سگ زاده سگ، او گزید، او درید، او چاپید، او ترکاند، او کشید، او چرب کرد، او مالید، او فرو کرد، او کشت کشت کشت، او گریاند گریاند گریاند، نزن نزن نزن، نکش نکش نکش، آه نمیر نمیر نمیر، میزنم میزنم میزنم، میکشم میکشم میکشم، وقتش است وقتش است وقتش است، میرسیم میرسیم میرسیم.»
اولین شماره باطوم در تاریخ ۱۰شهریور۱۳۹۸ منتشر و ۵آبان۱۳۹۹ توقیف شد.
نشریه ادبی طپانچه، از دیگر نشریات مستقل دانشگاه دامغان، که اولین شماره آن خرداد ۱۳۹۸ منتشر شده بود، از سوی مدیریت برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی این دانشگاه در تاریخ ۱۲ آذر ماه لغو امتیاز شد.
در ابلاغیهای که دانشگاه خطاب به «مصطفی شفایی توفام»، صاحبامتیاز این نشریه، ارسال کرده، آمده است که «با توجه به از دست دادن یکی از شرایط مدیرمسئول نشریه» امتیاز طپانچه لغو شده است.
با توجه به اطلاعاتی که به دست «خبرنگاری جرم نیست» رسیده است، علت لغو امتیاز این نشریه مرتبط با حضور برخی از اعضای طپانچه در تجمعات دی ۱۳۹۸ پس از سرنگونی هواپیمای اوکراینی بر اثر شلیک دو موشک توسط سپاه پاسداران و کشته شدن ۱۷۶ مسافر آن بوده است.
از سوی دیگر «ملیکا قراگوزلو»، مدیرمسئول نشریه میدان آزادی، که پیش از این قرار بود با نام «پادگان» منتشر شود، پس از انتشار مجازی شماره ششم خود از سوی مسئول نشریات دانشگاه علامه طباطبایی فراخوانده شد. در ابلاغیهای که در تاریخ ۱۳ آذر ماه برای این روزنامهنگار دانشجو صادر شد، به دلایل این احضار اشارهای نشده است.
پیش از این در شماره یکم این نشریه نیز معاونت فرهنگی دانشگاه علامه برخی مطالب و تیترهای این نشریه را زیر تیغ سانسور برد که میتوان به «سردار هم مقصر بود؟» و انتشار «بیانیه تادا در خصوص حمله موشکی سپاه به هواپیمای اوکراینی» اشاره کرد.
میدان آزادی نشریه دانشجویی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، به مدیرمسئولی ملیکا قراگوزلو و سردبیری مریم عباسی و خانم قراگوزلو است.
خانم قراگوزلو دانشجوی رشته روزنامهنگاری دانشگاه علامه طباطبایی و مدیرمسئول نشریه میدان آزادی آبان ۱۳۹۸ پس از شرکت در اعتراضات به گرانی بنزین بازداشت شد و بعدتر به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.
کنشگری دانشجو نقدهایش را با اهمیت میکند
علت توقیف یا لغو امتیاز نشریههای دانشجویی در ماههای اخیر را نه لزوما محتوای آنها، که در فعالیتهای سیاسی و مدنی گردانندگان این نشریهها میتوان یافت.
مسئول یک نشریه دانشجویی در تهران که نخواست نامش فاش شود، درباره وضعیت نشریات دانشجویی در ماههای اخیر به خبرنگاری جرم نیست میگوید: «در یک سال اخیر مقامات یا بهتر است بگوییم نیروهای امنیتی و اطلاعاتی حساسیت بیشتری روی نشریات دانشجویی داشتند و تنها دلیل آن این است که شمار زیادی از معترضان را دانشجویان تشکیل میدهند و برای همین است که تمرکز مسئولان حکومتی بر روی این قشر و عملکرد آنها بیشتر است. اگر بخواهم دلیل دیگری مطرح کنم هم میتوان گفت امروز نشریههای دانشجویی، مورد توجه افراد بیرون از دانشگاه نیز قرار گرفتهاند. این به معنای اثرگذاری نشریه دانشجویی بر جامعه است و همین نیز حساسیتهای بیشتری را برای نظارت بر نشریات به وجود آورده است.»
پوشش موضوعات اجتماعی و سیاسی نیز از جمله دغدغههای دانشجویان امروزی است.
نشریه «فروغ»، متعلق به واحد حقوق و مطالعات زنان انجمن اسلامی دانشجویان «دانشگاه صنعتی شریف»، در تیر ماه امسال به دلیل آنچه «نشر مطالب خلاف عفت» عنوان شده بود، به مدت سه ماه توقیف شد. توقیف این نشریه به دلیل انتشار تصویر گرافیکی از یک کیسه پلاستیکی مشکی و تیتر «این یک نوار بهداشتی است» و مقالهای با عنوان «باکرگی، ارزش یا باور درونی» صورت گرفته بود.
به همین سادگی حتی در خصوص موضوعات اجتماعی-زنان نیز خطوط قرمزی برای دانشجویان که بیشک بیش از ۱۸ سال دارند، وجود دارد.
از این مسئول نشریه دانشجویی که خود نیز دانشجوی یکی از دانشگاههای تهران است پرسیدیم که نشریههای دانشجویی تا چه اندازه میتوانند در آگاهیبخشی به دانشجویان تاثیرگذار باشند و تفاوتهای نگرش در نشریههای امروزی با دهههای پیشین در چیست، او در پاسخ میگوید: «اگر دانشجوها تمایلی به خواندن نشریات نشان بدهند، طبعا مطالب و محتوای ارائهشده در نشریات دانشجویی، میتواند تاثیر مطلوبی داشته باشد. خوشبختانه شیوع ویروس کرونا یک خوبیای که داشت، الکترونیکی شدن این نشریهها بود. همین موضوع باعث شد تا نشریهها در شبکههای اجتماعی دست به دست و با اقبال بیشتر دانشجویان روبهرو شوند.»
او در ادامه میگوید: «آنگونه که من در نشریههای دانشجویی دهههای پیشین خواندم، تهیه و تولیدکنندگان نشریهها بیشتر به حواشی و مسائل محیط دانشگاه میپرداختند؛ این که در فلان دانشکده چه اتفاقی افتاد و کاستیهای دانشگاه چیست؛ اما نشریههای امروزی، به مسائل سیاسی - اجتماعی روز ایران، در کنار مسائل دانشگاهی میپردازند. هر چند که نظر یک دانشجو در مقابل یک کارشناس بیهوده به نظر بیاید، اما همین کنشگری دانشجو است که نقدهایش را مهم میکند.»
تقابل با سانسورها
با وجود این حجم از سانسور در نشریههای دانشجویی، این قشر نیز برای تولید محتوای مورد نظر خود حالا دستبستهتر از گذشته عمل میکند؛ دست کم توقیف و لغو امتیاز و در کنار آن احتمال احضار به حراست و تعلیق از تحصیل میتواند در انتظار این دانشجویان باشد که گاهی نیز به بازداشت توسط نهادهای امنیتی و تشکیل پرونده قضایی میانجامد. با این اوصاف آیا دانشجویان همچنان میل به انتشار نشریه دارند؟
موضوعی که «مرتضی»، مدیرمسئول یک نشریه دانشجویی، در پاسخ به خبرنگاری جرم نیست اینگونه شرحش میدهد: «تپش و هیجان انتشار آثار پشت سینه هر نویسندهای میتپد، اما متاسفانه قلب عدهای از افراد خفته است. از جهات بسیاری نویسندگان در منگنه فکری قرار دارند. جریانات دانشگاهی و ارتباط با دانشجویان با فرهنگها و رسوم مختلف، تلنگر شگرفی خواهد زد؛ دانشگاه محلی است برای رشد و ترقی افراد و تنها چیزی که دست آدم را نمیگیرد، پیشرفت است. در همین بحبوبه و آشفتگی، جمعآوری مطالب، تدوین و تهیه و همچنین کشف آدمهایی از جنس خودت مثل پیدا کردن بچهای بازیگوش در ازدحام بازار و خیابان است. این تازه سختیهای پیش از عرضه نشریه دانشجویی است. سدها و موانع بعد از رونمایی بیشتر خواهند شد. به طور مثال در مورد همین نشریه کوچک ما داستان از همان ابتدا شروع شد که حتی نام و عنوان نشریه مورد پرسش و تحقیق گرفت یا مثلا پرسیدند هدف نشریه چیست؟ در ابتدا طرح پرسشهای اجتماعی – سیاسی در دستور کار ما قرار گرفت، اما آنقدر سانسور و حذفیات نصیب ما شد و از طرفی نگرانی از توقیف نشریه برای ما وجود داشت که در نهایت ماحصل نشریه، یک فضای ادبی شد. فضایی پر از استعاره و کنایه که مورد نیش و گزند تیم نظارت نشویم.»
این دانشجو که چندین بار به دلیل فعالیتهای خود در محیط دانشگاه احضار، بازجویی و حتی از تحصیل تعلیق شده است، ادامه میدهد: «با همه اینها کار به چاپ نشریه رسید و تیم ما نشریه را بین در و همسایه توزیع کرد و چند وجب از دنیا را در برگرفت. با این حال بالاخره اخیرا توقیف و لغو امتیاز شده است. خیل بسیاری از نشریات دانشگاهی، رمقی برای این مچاندازی غیرمنصفانه با نهادهای سانسور در دانشگاه باقی نگذاشته است. پس ظرف و میدان تحلیلگران بیتعارف، نویسندگان کنشمند و مقالهنویسان حاذق کجاست؟ فضای مجازی هم که آغشته به بوی تعفن است و چنین محتوایی در آن جای ندارد. پس در مقابل این سرکوب نشریهها و سپس رخوت برآمده از آن چه باید کرد؟ پیش از این از خود پرسیدم تولید مستقلانه نشریه در لای این وضعیت بیخرید و بیفروش احمقانه است؟ بله است.»