آخرین به روز رسانی

15 ژوئن 2021

سازمان مطبوع

کانون نویسندگان ایران

جنسیت

مرد

قومیت

فارس

مذهب

مسلمان

استان

تهران

شغل

هنرمند

حکم دادگاه

بدون حکم- سوقصد به جان

وضعیت

در تبعید

مقام تعقیب کننده

وزارت اطلاعات

اتهام

نامعلوم

تاریخ تولد

1335/7/9

محل تولد

تهران

امیرحسن چهل‌تن در تبعید

«امیرحسن چهلتن» نویسنده و رمان‌نویس مطرح و عضو کانون نویسندگان ایران است که پس از مواجهه با ممنوع‌الکاری و سوقصد به جانش، ایران را برای همیشه ترک کرد.

امیرحسین چهلتن نویسندگی را در سن 20 سالگی و پیش از انقلاب اسلامی ایران، با انتشار دو مجموعه داستان به نام‌های «صیغه» و «دخیل بر پنجره فولاد» که نگاهی انتقادی به مذهب و جامعه داشت آغاز کرد.

او پس از دریافت مدرک لیسانس در رشته مهندسی برق، در سال ۱۳۵۸ به منظور ادامه تحصیل به انگلستان رفت. پس از بازگشت به ایران و در سال ۱۳۶۱ به عنوان سرباز وارد ارتش ایران شد تا در جنگ با عراق حضور داشته باشد، و این حضور 2 ساله‌اش هم موجب شد تا داستان‌هایی مانند «مونس، مادر اسفندیار» و «کات، منطقه ممنوعه» را با نگاهی انتقادی و افشاگرانه درباره مصیبت‌های جنگ بنویسد.

اولین رمان بلند چهلتن «روضه قاسم» بود که در سال ۱۳۶۲ نوشته شد و حتی به چاپ رسید. اما 20 به دلیل عدم اجازه پخش و توزیع، ۲۰ سال در چاپخانه باقی ماند تا نهایتا در سال  ۱۳۸۲ اجازه پخش یافت.

چهلتن در سال ۱۳۶۹ رمان «تالار آینه» و سال ۱۳۷۱ مجموعه داستان «دیگر کسی صدایم نزد» را نوشت، اما علی‌رغم انتشار برای چاپ اول، با انتشار چاپ‌های بعدی این دو کتاب مخالفت شد. رمان «مهر گیاه» و مجموعه داستان «چیزی به فردا نمانده است» نیز بین 5 تا 10 سال منتظر دریافت مجوز انتشار ماندند، تا اینکه در سال ۱۳۷۷ منتشر شدند.

امیرحسین چهلتن، در سال 1375 و در ماجرای «اتوبوس ارمنستان» جزو نویسندگان و روشن‌فکرانی بود که به جانش سوقصد شد. او همچنین در نامه محرمانه «سعید امامی» معاون وقت وزیر اطلاعات ایران که ۱۵ تیر ۱۳۷۸ توسط «روزنامه سلام» افشا شد، یکی از چهار نویسنده‌ای بود که از نظر سعید امامی برای جمهوری اسلامی مشکلات امنیتی به وجود آورده بود.
ماجرای اتوبوس ارمنستان یکی دیگر از موارد مطرح در پرونده «قتل‌های زنجیره‌ای ایران» است. در این عملیات ناموفق که در ۱۶ مرداد ۱۳۷۵ رخ داد، وزارت اطلاعات دولت «اکبر هاشمی رفسنجانی» قصد داشت تا تعداد زیادی از چهره‌های فرهنگی کشور را یک‌جا به قتل برساند.

اتحادیه نویسندگان ارمنستان از اعضای کانون نویسندگان ایران دعوت کرده بود تا جهت تبادل فرهنگی و برگزاری جلسات شعر و گفت‌وگوی مطبوعاتی، به مدت 3 روز به این کشور سفر کنند. از آن جا که پرواز تهران به ایروان در آن زمان فقط هفته‌ای یک بار برقرار بود و امکان اقامت یک هفته‌ای نیز وجود نداشت، انجام مسافرت با اتوبوس مطرح شد. «غفار حسینی» از اعضای کانون نویسندگان ایران همان زمان به ماجرا مشکوک شد و به صراحت گفته بود «همه‌تان را می‌فرستند ته دره» اما دیگران به حرف او توجهی نکردند.

۲۱ چهره فرهنگی سوار از جمله امیرحسین چهلتن، با اتوبوسی به رانندگی «خسرو براتی» که بعدها مشخص شد مامور وزارت اطلاعات ایران بوده، راهی ارمنستان شدند. نزدیک صبح مسافران ناگهان متوجه شدند که اتوبوس بر سر یکی از پیچ‌ها توقف کرده و راننده نیست. او را کمی دورتر دیده‌اند که ایستاده و گفته خوابم برد، ترسیدم و پیاده شدم.

در این هنگام دو نفر از مسافران تصمیم گرفتند تا دو نفر نزدیک راننده بنشینند و او را زیر نظر بگیرند. پس از حدود ۴ متر حرکت، راننده پس از بالا بردن سرعت اتوبوس و حرکت به سمت دره، در را باز کرد و خودش پایین پرید، اما «مسعود توفان» با تیزهوشی فورا فرمان را در دست گرفت و «شهریار مندنی‌پور» نیز ترمز دستی را کشید تا اتوبوس لب پرتگاه متوقف شود.

مسعود توفان که در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۷۸ در روزنامه «آفتاب امروز» شرح ماجرا را نوشته است، گفته که پس از اینکه اتوبوس را متوقف کردند، راننده به اتوبوس بازگشت و ادعا کرد که پیاده شده بود تا زیر اتوبوس سنگ بگذارد. سپس راننده دوباره پشت فرمان می‌نشیند و همان حرکت قبلی را دوباره تکرار می‌کند.

توفان می‌گوید: «بلافاصله پشت فرمان پریدم و آن را چرخاندم. از ترس آنکه پدال گاز زیر پایم باشد جرات فشار دادن آن را نداشتم و بالاخره اتوبوس که یک چرخش به دره افتاده بود، ایستاد.»

به گفته «مسعود بهنود» روزنامه‌نگاری که در اتوبوس بود، آنها سپس ایستگاه پلیسی که نزدیک محل وقوع حادثه بود را در جریان قرار دادند و مسافران به آنجا منتقل شدند. در این زمان «مصطفی کاظمی» یکی از بازجویان معروف وزارت اطلاعات وارد ماجرا شد و تمام مسافران را به زندان آستارا منتقل کرد. آنجا نویسندگان پس از تهدید و اجبار به تعهد سکوت، آزاد شدند.

در پاییز سال ۱۳۷۷ و با ادامه و اوج‌گیری قتل‌های زنجیره‌ای، امیرحسین چهلتن تصمیم گرفت تا مدتی ایران را ترک کند. او با دعوت پارلمان بین‌المللی نویسندگان به مدت دو سال و همراه با خانواده‌اش به ایتالیا رفت.

در بازگشت به ایران و در پاییز ۱۳۸۰ او به عنوان عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب شد. چهلتن در بیست‌وچهارمین دوره «جایزه کتاب سال» در ایران با داستان «سپیده‌دم ایرانی» نامزد این جایزه شد اما در اعتراض به ادامه لغو مجوز کتاب‌هایش از نامزدی جایزه مذکور استعفا داد.

چهلتن در نامه‌ای به وزارت ارشاد نوشت: «تا زمانی که حتی یک کتاب برای دریافت مجوز معطل یا از حق انتشار محروم مانده باشد، خود را اخلاقا مجاز به شرکت در این رقابت نمی‌دانم و لذا از سر لطف مرا از این نامزدی معاف بدارید.»

این نویسنده که در سال 1388 برای همیشه به آلمان رفت، رمان «محفل عاشقان ادب» را نوشت. این رمان در سال ۲۰۲۰ میلادی جایزه بین‌المللی «خانه  فرهنگ‌های جهان» در برلین را کسب کرد. همچنین مقالات او نیز با موضوع فرهنگ، اجتماع و سیاست از سال ۱۹۹۹ میلادی در نشریات بین‌المللی مانند «فرانکفورتر»، «آلگماینه» و «سایتونگ» منتشر می‌شوند.

«عشق و بانوی ناتمام»، «خوشنویس اصفهان»، «طوطی سمج»، «محفل عاشقان ادب»، «تریلوژی تهران»، «تهران خیابان انقلاب»، «تهران، آخرالزمان»، «دی‍گ‍ر ک‍س‍ی ص‍دای‍م ن‍زد» و «چند واقعیت باورنکردنی» از دیگر آثار امیرحسین چهلتن در دهه‌های اخیر بوده‌اند.
 

لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد کنید