بکتاش آبتین، شاعر، مستندساز و عضو کانون نویسندگان ایران است که به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به تحمل شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.
این مستندساز و عضو کانون نویسندگان، نخستین بار ۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ با احضار قبلی به ساختمان مرکزی وزارت اطلاعات مراجعه کرد. در شرایطی که قرار بود جلسات بازجویی در مدت سه روز انجام گیرد، ماموران امنیتی آقای آبتین را بیش از مدت تعیینشده در بازداشت نگه داشتند.
کانون نویسندگان ایران بلافاصله با انتشار بیانیهای در اعتراض به بازداشت آبتین و بازجویی از او، نسبت به سرکوب نویسندگان و پایمال شدن حقوق انسانی و شهروندی اعضای این کانون واکنش نشان داد و نوشت: «در صورت تداوم چنین اقداماتی از حق خود در دفاع از حقوق اعضا استفاده خواهد کرد.»
پیش از آن، روز یکم اردیبهشت ماه، پنج تن از ماموران وزارت اطلاعات با حکم شعبه ۱۲ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه به خانه آبتین رفته و علاوه بر تفتیش منزل او بیش از هزار نسخه فیلم، اشعار و دستنوشتهها، عکسهای خانوادگی، موبایل، لپتاپ و اسناد کانون نویسندگان ایران را ضبط کرده بودند.
بکتاش آبتین در پنجمین مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران که در پی ممانعتهای پیدرپی نهادهای امنیتی پس از ۱۲ سال در هفتم شهریور ۱۳۹۳ برگزار شد، در کنار «رضا خندان مهابادی»، «حسن اصغری»، «علیاشرف درویشیان» و «مهدی غبرایی»، بهعنوان عضو هیات دبیران کانون برگزیده شد.
قوه قضاییه بلافاصله به این گردهمایی واکنش نشان داد و کانون نویسندگان را به برخورد قانونی تهدید کرد. «غلامحسین محسنی اژهای»، سخنگوی وقت قوه قضاییه، در نشست خبری دهم شهریورماه، در خصوص برگزاری مجمع عمومی کانون نویسندگان گفته بود: «هر نهادی که به حکم قانون تأسیس و یا برای آن محدودیتی ایجاد شود، چنانچه در زمانی که محدودیت ادامه دارد خلاف آن عمل کند دادستان نسبت به آن معترض میشود و جلوی آن را خواهد گرفت. برخی از محرومیتها ابدی است و چنانچه افراد نسبت به این محرومیت بیتوجهی کنند حتما جلوی آن گرفته خواهد شد.»
محور اصلی بازجوییها؛ از بیانیههای کانون تا اعتراضات ۸۸
بعد از اتمام جلسات بازجویی، آبتین در مصاحبه با کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت: «محور اصلی بازجوییهایم در مورد فعالیتهایم در کانون نویسندگان ایران و به خصوص بیانیههایی که صادر میکنیم بود. همچنین بخش دیگری از بازجوییهایم در مورد فیلمهایم بود که در ایران اجازه اکران ندارند و در جشنوارههای خارجی نمایش داده شدهاند. آنها میگفتند که نباید این فیلمها را میساختم و با این فیلمها سیاهنمایی کردهام. من هم اعتقاد دارم آن فیلمها آینه تمامنمای ایران بوده است.»
آبتین گفته بود: «بخش دیگر بازجوییام هم مربوط به حضورم در تظاهرات خیابانی سال ۸۸ بود. ماموران امنیتی در یکی از آن تظاهرات به من با چاقو حمله کردند و جمجمهام شکست و بلافاصله به بیمارستان فیروزگر منتقل شدم و پس از آن هم حدود یکسال در خانه بستری بودم. آن روز من مثل بقیه شهروندان در خیابان بودم و برای گرفتن عکس یا فیلم نرفته بودم.»
بکتاش آبتین در پاسخ به این سوال که آیا در جریان بازجویی متوجه اتهاماتش شده است، گفت: «به من تبلیغ علیه نظام را گفتند و همین طور گفتند اتهامم انتشار نشریه بدون مجوز است. وقتی از آنها منظورشان را از نشریه بدون مجوز پرسیدم گفتند منظورشان بیانیههایی است که کانون نویسندگان منتشر میکند.»
پرونده آبتین به اتهام تبلیغ علیه نظام و انتشار نشریه غیر قانونی در دادسرای فرهنگ و رسانه همچنان مفتوح و بدون حکم ماند تا دستگیری دوباره این عضو کانون که در مراسم سالگرد قربانیان قتلهای زنجیرهای اتفاق افتاد و اتهامهای جدیدی را برای او به همراه داشت.
دستگیری دوباره و محکومیت به سه ماه کار اجباری
مراسم یادبود هجدهمین سالگرد قتل «محمد مختاری» و «محمد جعفر پوینده»، از قربانیان قتلهای زنجیرهای، در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۹۵بر سر مزار قربانیان در امامزاده طاهر کرج برگزار اما با برخورد نیروهای انتظامی و لباس شخصی به خشونت کشیده شد.
همزمان، چند تن از حاضران و اعضای کانون نویسندگان از جمله بکتاش آبتین نیز مضروب و بازداشت شدند. دو روز بعد در تاریخ ۱۴ آذر ماه، آقای آبتین با قرار کفالت آزاد شد و به دنبال آن، پروندهای جدید با اتهاماتی از قبیل «تجمع غیر قانونی» و «ضرب و شتم نیروی انتظامی» علیه او از سوی دادگاه انقلاب کرج تشکیل شد.
۲۷ دی ماه همان سال، آبتین دوباره به دادگاه انقلاب کرج احضار شد و اینبار، اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به او تفهیم شد. این شاعر و مستندساز با سپردن وثیقه آزاد شد تا آنکه در خرداد ماه ۱۳۹۶، حکم نهایی از سوی دادگاه انقلاب کرج به او ابلاغ شد.
آبتین در مصاحبه با کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت، به دلیل انتشار تصویری در صفحه اینستاگرام، به تبلیغ علیه نظام متهم و به سه ماه کار اجباری در سازمان بهزیستی (بدل از یک سال حبس) و پنج میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است.
آبتین گفته بود، مصداق اتهام تبلیغ علیه نظام از نظر دادگاه، انتشار تصویر «مزدک زرافشان» است که در مراسم سالگرد قربانیان قتلهای زنجیرهای در سال ۱۳۹۵ به شدت از سوی پلیس مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود.
آبتین در ادامه توضیح داد: «آن روز چند نفر مضروب و بازداشت شدیم از جمله مزدک فرزند جوان آقای ناصر زرافشان که وکالت پرونده قتلهای زنجیرهای را به عهده داشت و به همین دلیل چندین سال زندانی شد. صورت مزدک زرافشان در آن مراسم به شدت کبود شد، گونه و دندههایش شکست و من بعد از آزادی تصویری از صورت ایشان را در صفحه اینستاگرامم منتشر کردم که توجه زیادی جلب کرد و بارها در اینترنت بازپخش شد، بعد از چند روز احضاریهای از سوی دادگاه انقلاب کرج دریافت کردم و مشخص شد انتشار این عکس را مصداق تبلیغ علیه نظام تلقی کردند. این حکمی که الان صادر شده به اتهام تبلیغ علیه نظام و به دلیل انتشار همان عکس است.»
به گفته آبتین، شعبه ۲ دادگاه انقلاب کرج، ابتدا او را به یکسال حبس تعزیری محکوم کرده بود که به سه ماه کار اجباری خدماتی در بهزیستی و پنج میلیون تومان جریمه نقدی تقلیل یافت.
این حکم با اعتراض آقای آبتین به دادگاه تجدیدنظر ارسال شد و نهایتا دادگاه تجدیدنظر در شهریور ماه ۹۷، وی را به پرداخت پنج میلیون تومان جریمه نقدی محکوم کرد.
احضار دوباره در خصوص پرونده نخست
پیش از اعلام رای تجدیدنظر پرونده سوم، آقای آبتین در مرداد ماه ۱۳۹۷طی ابلاغیهای در رابطه با پرونده و بازجوییهای سال ۱۳۹۴به شعبه ۷ دادسرای اوین احضار شد. این در حالیست که پرونده مزبور در دادسرای فرهنگ و رسانه مفتوح شده بود اما جلسات رسیدگی آن بعد از سه سال به دادسرای اوین انتقال یافت.
آبانماه ۱۳۹۷، آبتین به همراه دو تن دیگر از اعضای هیات دبیران کانون نویسندگان، رضا خندان مهابادی و «کیوان باژن»، با عناوین «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا» در شعبه ۷ دادسرای اوین تفهیم اتهام شدند.
دوم بهمنماه ۱۳۹۷، بکتاش آبتین، رضا خندان مهابادی و کیوان باژن برای رسیدگی به پروندهشان در دادگاه انقلاب حاضر و بازداشت شدند. گزارشها حاکیست قاضی «محمد مقیسه» با درخواست آنها برای حضور وکیل مورد نظرشان مخالفت کرده بود.
علاوه بر این، بازپرس پرونده قرار کفالت این سه عضو کانون نویسندگان را ابتدا از ۵۰ میلیون تومان به ۱۰۰ میلیون تومان و سپس به یک میلیارد تومان افزایش داد و از آنجایی که هیچ یک توانایی تامین آن را نداشتند، بازداشت شدند.
کانون نویسندگان ایران همزمان با بازداشت این افراد با صدور بیانیهای جدید با اشاره به اینکه «فلسفهی قرار تأمین این است که حضور متهم را در دادگاه تضمین کند و در مواردی که متهم در دادگاه حضور پیدا میکند هیچ توجیهی برای تشدید قرار وجود ندارد» خواستار آزادی بیدرنگ و بیقید و شرط اعضای کانون شده بود.
در بخشی از این بیانیه آمده است: «دفاع از آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا حق مسلم تمام شهروندان از جمله اعضای کانون نویسندگان ایران است. از این رو، هیچکس را نمیتوان به سبب استفاده از این حق به دادگاه کشاند و محاکمه کرد، چه رسد به آنکه، حقوق مسلم او را در “دادگاه”هایی از نوع “دیوان بلخ” پایمال کرد.»
شش روز بعد در تاریخ هشتم بهمن، بکتاش آبتین با تودیع قرار وثیقه و تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد.
هفتم اردیبهشت ۱۳۹۸، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامهای این شاعر و مستندساز در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. اتهامهای مطروحه در این جلسه، «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» عنوان شد.
گفته میشود برخی مصادیق این اتهامات در رابطه با کتابهای کانون نویسندگان از جمله کتاب «پنجاه سال کانون نویسندگان ایران»، بیانیههای کانون نویسندگان و یادداشتها و مطالب منتشر شده در صفحات شخصی آقای آبتین بوده است.
۱۸ سال حبس برای سه عضو کانون نویسندگان
روز ۲۵ اردیبهشتماه ۱۳۹۸، حکم ۱۸ سال حبس تعزیری علیه سه عضو کانون نویسندگان ایران به ناصر زرافشان و راضیه زیدی، وکلای آنها، ابلاغ شد.
بر اساس حکم صادره توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران بکتاش آبتین، رضا خندان مهابادی و کیوان باژن هرکدام از اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری و از بابت اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به تحمل پنج سال حبس تعزیری محکوم شدند.
کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیهای، حکم صادره علیه این سه عضو کانون را محکوم کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «به سه نویسنده مجموعا ۱۸ سال حکم زندان دادهاند که چرا عضو کانون نویسندگان ایران شدهاید؛ چرا نشریهی داخلی یک تشکل فرهنگی را منتشر کردهاید؛ چرا اسناد و مدارک فعالیتهای پنجاه سالهی کانون را در کتابی گرد آوردهاید؛ چرا بر مزار احمد شاملو و محمد مختاری و جعفر پوینده رفتهاید؛ چرا پای بیانیههای دفاع از آزادی بیان نویسندگان و هنرمندان و مخالفت با اعدام و سانسور امضا گذاشتهاید! این کدام «امنیت کشور» است که انتشار نشریه و بیانیهی اعتراضی اقدام علیه آن محسوب میشود؟ امنیت چه کسانی با عضویت در کانون و رفتن بر مزار شاعران و نویسندگان به خطر میافتد؟ هر دادگاهی که حتی با اندکی عدالت و استقلال همراه باشد و ذرهای حق انسان در آن رعایت شود نیز این نوع «مستندات» را نه ادلهی جرم بلکه بهانهی پروندهسازی تلقی میکند.»
در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ماه، حدود ۹۰۰ تن از اهالی قلم در نامهای خطاب به مقامات اجرایی و قضایی کشور صدور حکم ۱۸ سال حبس تعزیری علیه سه عضو کانون نویسندگان ایران را لطمهای گران به حقوق اساسی فرد فرد ملت ایران خوانده و خواستار تبرئه و رفع اتهام بی قید و شرط این سه تن شدند.
تجدیدنظر بیسرانجام در غیاب متهمان
دی ماه ۱۳۹۸، شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی احمد زرگر سه عضو کانون نویسندگان ایران را مجموعا به ۱۵ سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم کرد.
به گفته بکتاش آبتین به سایت «خبرنگاری جرم نیست» دادگاه تجدیدنظر بدون حضور آنها و وکلایشان و شنیدن آخرین دفاعیات حکم را صادر و ابلاغ کرده است.
بر اساس رای صادره که ۷ دی ماه به وکلای مدافع آنان ابلاغ شد، دادگاه تجدیدنظر حکم بکتاش آبتین و رضا خندان مهابادی را عینا تایید کرده و حکم کیوان باژن را که در دادگاه بدوی به شش سال محکوم شده بود به سه سال و نیم حبس کاهش داده است.
آبتین در اعتراض به حکمش و سرکوب اعضای کانون نویسندگان ایران گفت: «اینها تصور میکنند که با محدود و سرکوب کردن تعدادی از اعضای کانون میتوانند فعالیت کل کانون را از بین ببرند اما بههیچعنوان این اتفاق نمیافتد. ماهیت کانون طوری است که از بین رفتنی نیست. ما بازداشت میشویم اما دیگران به جای ما میآیند. کانون کارش مبارزه با سانسور و محدودیت اندیشه و احقاق حق آزادی است که کار سختی است. هرچند که ممکن است فعالیت و حضورش محدود شود اما با این روشها هرگز سرکوب نمیشود. ما از همان زندان هم بند به بند کار آزادی را جلو میبریم.»
بکتاش آبتین در گفتگو با سایت «خبرنگاری جرم نیست» افزود، علاوه بر دو اتهام یادشده، آنها در مراحل بازجویی به «تشویق بانوان به فساد و فحشا» نیز متهم شده بودند که در همان دوران بازجویی این اتهام از پرونده حذف شد.
به گفته آقای آبتین بازجویان مصادیق این اتهام را انتشار بیانیههای کانون برای مراسم هشت مارس و یا انتشار بیانیهای در حمایت از دختران خیابان انقلاب عنوان کرده بودند.
این شاعر و مستندساز با بیان اینکه اتهامش را قبول ندارد، گفت: «همه اینها پروندهسازی است؛ اما ما در کشوری زندگی میکنیم که همهچیزش را ماموران امنیتی رقم میزنند و ما جز کشیدن رنج و درد چارهای نداریم.»
کانون نویسندگان ایران نیز با انتشار بیانیهای جدید نسبت به حکم صادره توسط دادگاه تجدید نظر تهران در خصوص سه عضو این کانون واکنش نشان داد. این کانون در بخشی از بیانیه خود با اشاره به اینکه «کل فرایند این پرونده از آغاز تا کنون آشکارا وهن انسان و وهن عدالت است»، از نویسندگان، هنرمندان و نهادهای فرهنگی و حقوق بشری خواست تا اعتراض خود به این حکمها را اعلام کنند و خواهان لغو آنها شوند.
احضار به شعبه اجرای احکام در بحبوحه بحران ویروس کرونا
روز ۲۰ اسفند ماه ۱۳۹۸، همزمان با بحران شیوع کرونا در ایران و نگرانی بابت شرایط زندانها در این اوضاع، سه نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران جهت تحمل دوران محکومیت خود به شعبه یک اجرای احکام دادسرای شهید مقدسی فراخوانده شدند.
احضار این افراد جهت اجرای حکم حبس در شرایطی انجام شد که پیشتر «ابراهیم رئیسی»، رئیس قوه قضاییه، طی بخشنامهای که جهت کنترل شیوع بیماری کرونا در زندانها صادر کرده است، از مسئولین قضایی خواسته: «محکومانی که آرای محکومیت آنها قطعیت یافته و در حال حاضر با قرار تأمین آزاد هستند جز در موارد ضروری از معرفی آنها به زندانها تا پایان فروردین ۹۹ خودداری شود.»
کانون نویسندگان بار دیگر نسبت به احضار سه عضو این تشکل جهت تحمل دوران محکومیت خود، واکنش نشان داد. در بخشی از بیانیه این کانون آمده است، «عزم دستگاه قضایی برای زندانی کردن این سه نویسنده، در این مقطع زمانی که ویروس کرونا به شدت در حال گسترش و قربانی گرفتن است، آیا معنایی جز این دارد که مسئولین امنیتی و قضایی میخواهند منتقدین خود را به قربانگاه بفرستند؟ صدور چنین حکمها و ابلاغیههایی در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نشانهای آشکار از پایبند نبودن این دستگاه به بدیهیترین معیارهای اخلاقی و ابتداییترین موازین حقوق بشر است.»
روز ۱تیر۱۳۹۹ این سه نویسنده یکبار دیگر به دایره اجرای احکام زندان اوین فراخوانده شدند که به دلیل شیوع ویروس کرونا مجدداً اجرای حکم به تعویق افتاد.
سرانجام روز ۵ مهر ماه، صفحه فیسبوک «کانون نویسندگان ایران» از اجرای حکم حبس رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین و کیوان باژن خبر داد. جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران و تعدادی از شاعران و نویسندگان مستقل نیز از صبح همان روز در اعتراض به اجرای حکم این سه نویسنده، در مقابل زندان اوین جمع شدند و تا لحظه بدرقه آنها در آنجا حضور داشتند.
کانون نویسندگان ایران یک روز بعد با انتشار بیانیهای خواستار آزادی بیقید و شرط این سه عضو خود شد. در بخشی از این بیانیه که روز یکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ منتشر شد، آمده است: «کانون نویسندگان ایران اجرای حکمهای صادرشده علیه سه تن از اعضای خود را اقدامی جنایتکارانه و خلاف موازین حقوق بشر میداند و آن را محکوم میکند.»
آذر ۱۳۹۹ بکتاش آبتین طی یک
پیامی صوتی از زندان اوین، درباره مشکلات و کمبود امکانات و شیوع ویروس کرونا در این زندان و همچنین سایه سنگین نهادهای امنیتی بر سر زندانیان سیاسی خبر داد.
او گفت: «یکی از بزرگترین مشکلات زندانیان سیاسی در زندان اوین، دخالت و اعمال فشار از سوی ماموران امنیتی است. آنها حتی پس از صدور حکم قطعی دادگاه نیز در اکثر امور زندانیان دخالت میکنند و مثلا برای مرخصی گرفتن یا اعطای آزادی مشروط، از دوستان ما توبهنامه و تعهدنامه اخذ میکنند.»
این نویسنده همچنین افشا کرد که بازجوها و ماموران امنیتی به برخی از زندانیان سیاسی وعدههایی میدهند تا زندانیان از همبندیهای خود جاسوسی کنند. او گفت؛ به جای این که مسایل مختلف زندانیها به قوه قضاییه و سازمان زندانها مربوط باشد، زندانیان باید در مقابل ماموران امنیتی حساب و کتاب پس بدهند.
بکتاش آبتین در ادامه صحبتهایش از زندان اوین گفته است: «از دیگر مشکلات ما، وضعیت دسترسی به تلفن عمومی است. به هر زندانی در محض ورود، کارت تلفنی داده میشود که میتواند در آن هفت شماره تلفن را ذخیره کند و تا پایان دوران حبس فقط میتواند با همین هفت شماره تماس بگیرد. این قانون بسیار آزاردهنده است و زندانی را دچار مشکلات روحی میکند و مصداق بارز شکنجه به شمار میرود. همچنین مابین تماسها و هر یک دقیقه، صدایی ضبط شده روی خط میآید که اعلام میکند تماس از داخل زندان گرفته شده که این هم تحقیرآمیز است و موجب از بین رفتن تمرکز بین مخاطبین میشود.»
۲۸ تیر ۱۴۰۰ انتشار تصویری از بکتاش آبتین که او را پاهای زنجیرشده به تخت بیمارستان نشان میداد، موجب خشم شهروندان و اعتراض در فضای مجازی شد. این انتقال به دلیل وجود یک کیست در بدن آقای آبتین و پس از ماهها تاخیر انجام گرفت.
«آیدا عمیدی»، شاعر و عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران در گفتوگو با «خبرنگاری جرم نیست» گفت: «موضوع دردناک، بستن بکتاش آبتین با زنجیر به تخت است. چرا باید با یک شاعر و نویسنده چنین برخوردی شود؟ آیان آنها هدفی جز تحقیر و دهنکجی به اهالی قلم دارند؟»
آیدا عمیدی با بیان این که سه مامور و ضابط قضایی همراه بکتاش در بیمارستان حضور دارند، میگوید: «دیگر از چه میترسند که به تخت زنجیرش کردهاند؟ متاسفانه در سالهای گذشته شاهد بودهایم که با بسیاری از زندانیان سیاسی نیز چنین برخوردی کردهاند. دلیل دقیقش را نمیدانم اما هرچه هست، انسانی نیست. وقتی یک فرد بیمار است و شرایط جسمانی او در حدی است که نمیتوانند در بهداری زندان درمانش کنند، پس طبیعتا قادر به فرار از بیمارستان هم نیست.»
۱۷ شهریور ۱۴۰۰ نیز بکتاش آبتین برای پیگیری وضعیت سلامتی خود و همچنین به دلیل وخامت وضعیت جسمانی پدر او، به مرخصی ۵ روزه اعزام شد. یکی از نزدیکان این مستندساز به «خبرنگاری جرم نیست» گفت: «به دلیل شرایط جسمانی ناگوار پدر بکتاش، این مرخصی فوری به او اعطا شد تا با پدرش دیداری داشته باشد. البته خودش هم از وجود یک کیست در بدنش رنج میبرد اما در این پنج روز مرخصی بعید است که فرصت شود درمانش را پیگیری کند. فعلا طبق دستور پزشکان، داروهایی را برای درمان مصرف میکند. ابتلای این نویسنده به ویروس کرونا در زندان و اعتصاب غذای او در سال گذشته موجب شد تا از نظر جسمانی در شرایط خوبی نباشد.»
۲۵ شهریور ۱۴۰۰ «انجمن قلم امریکا» اعلام کرد جایزه «آزادی قلم» سال ۲۰۲۱ را به «بکتاش آبتین»، «رضا خندان مهابادی» و «کیوان باژن»، سه نویسنده زندانی در ایران اهدا خواهد کرد. این انجمن در بیانیه خود با اشاره به این که «کانون نویسندگان ایران» یک نهاد ضد سانسور است، نوشت جایزه آزادی قلم سال به این سه عضو کانون نویسندگان ایران در مراسمی که ماه آینده برگزار میشود، اهدا خواهد شد. «سوزان نوسل»، مدیر اجرایی انجمن گفت: «این سه نویسنده نهتنها ایدههای خود را به روی کاغذ میآورند بلکه برای زندگی بدون ترس و همراه با فداکاری بیحد و حصر، در خدمت آزادیهایی هستند که پشتوانه هنر، فرهنگ و خلاقیت به شمار میروند.»
کانون نویسندگان ایران روز پنجم مهر۱۴۰۰، به مناسبت گذشت یک سال از حبس سه عضو از این کانون، در بیانیهای نسبت به ادامه بازداشت آنها اعتراض و اعلام کرد چنین برخوردهای امنیتی با نویسندگان و جامعه ادبی، به معنای ادامه سیاست قتلهای زنجیرهای و به خاموشی کشاندنِ نویسندگان و دگراندیشان است.
۶ مهر ۱۴۰۰ همچنین گروهی از برندگان جوایز «نوبل»، «پولیتزر» و «تونی» در نامهای خطاب به رییسجمهوری ایران، خواستار آزادی «بکتاش آبتین»، «کیوان باژن» و «رضا خندان مهابادی» شدند. در میان کسانی که این نامه را امضا کردهاند، میتوان به بازیگرانی چون «الک بالدوین» و «مریل استریپ»، نویسندگانی چون «جان گرین»، «مارگارت اتوود»، «جنیفر اگان» و «خالد حسینی»، آهنگسازانی چون «استیون سوندهایم» و دهها فرد مشهور دیگر اشاره کرد.
در قسمتی از این نامه آمده است: «زمان آن فرا رسیده است تا دولت ایران به حق آزادی بیان نویسندگان، شاعران و اندیشمندان ایرانی احترام بگذارد. از شما ابراهیم رئیسی، رییسجمهوری ایران میخواهیم به حبس ناعادلانه بکتاش آبتین، کیوان باژن و رضا خندان مهابادی پایان دهید و همه کسانی که در ایران به دلیل استفاده از حق آزادی نویسندگی زندانی هستند را آزاد کنید.»
ابتلای چندباره به کرونا در زندان
بکتاش آبتین، ۱۴ آذر به علت ابتلا به ویروس کرونا در زندان اوین، به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان طالقانی منتقل شد.
یکی از نزدیکان این شاعر به «خبرنگاری جرم نیست» گفت: «متاسفانه حال جسمانی و وضعیت تنفسی او بدتر شده است و در قسمت مراقبتهای ویژه با دستگاه اکسیژن نفس میکشد. پس از چندین بار مراجعه به دادسرا، بلاخره موفق شدیم مرخصی بکتاش را از قاضی بگیریم و حالا او تا یک هفته دیگه مرخصی دارد. یعنی مراقبتهای امنیتی و حضور ماموران دیگر وجود ندارد و به همین دلیل توانستیم او را از بیمارستان طالقانی، به یک بیمارستان بهتر منتقل کنیم. درحال حاضر و بنابر اعلام پزشک متخصص، ۷۰ درصد ریه بکتاش آبتین درگیر ویروس کرونا است. وضعیتی که امیدوارکننده نیست و ما به شدت نگران سلامتی و جان او هستیم. نمیدانم چرا آنها یک شاعر و فیلمساز را به بهانههای واهی زندانی میکنند و در زندان هم کوچکترین پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند. اگر یک مو از سر بکتاش کم شود، مسئولیت آن مستقیما به عهده دستگاه قضایی و ماموران امنیتی است.»
این افزود: «دکتر متخصص گفته اگر بکتاش را در روزهای اولیه ابتلا به کرونا به بیمارستانی مجهز منتقل میکردند، دچار چنین وضعیت وخیمی نمیشد. دوستان او در زندان میگویند درجه تب آبتین به بالای ۳۹ درجه رسید و دچار نفستنگی شدید شده بود، اما او به او فقط چند دانه قرص سرماخوردگی میدادند تا خوب شود! چرا با جان یک شاعر بیگناه و دربند اینطور بازی میکنند؟ ظاهرا در تمام بندهای زندان اوین هم درحال حاضر کرونا شیوع پیدا کرده و فقط در بند هشت، ۱۰ زندانی مبتلا شدهاند.»
همچنین روز ۲۱ آذر، انجمن قلم آمریکا در بیانیهای خواستار آزادی فوری و توقف کامل حکم حبس بکتاش آبتین به دلیل ابتلا به کرونا و به خطر افتادن جان او شد.
مرگ دردناک
بکتاش آبتین که در زندان اوین به ویروس کرونا مبتلا شد و پس از انتقال دیرهنگام به بیمارستان به کمار رفت، سرانجام روز ۱۸دی۱۴۰۰ درگذشت. خانواده، دوستان و بسیاری از حقوقدانان و فعالان حقوق بشر، عدم انتقال فوری بکتاش آبتین به بیمارستان را «تعمدی» و «به قصد کشتن» این هنرمند تعبیر کردند.
همچنین یکی از نزدیکان این فیلمساز، دستگاه قضایی و امنیتی ایران را به «قتل عمد» نسبت به این هنرمند متهم کرد، زیرا به گفته پزشکان متخصص، اگر او را چند روز زودتر به بیمارستان منتقل میکردند، زنده میماند.
پس از درگذشت بکتاش آبتین، زندانیان سیاسی در زندانهای اوین و رجاییشهر، کانون نویسندگان ایران، «نویسندگان ایرانی در تبعید»، «انجمن قلم ایران در تبعید» و «انجمن قلم آمریکا» در بیانیههایی جداگانه، نظام جمهوری اسلامی ایران را قاتل بکتاش آبتین معرفی کردند.
به طور مثال؛ «کیوان صمیمی» دیگر روزنامهنگار زندانی محبوس در زندان اوین نوشت که «آمران امنیتی در حق بکتاش آبتین جنایت کردند» و «سوزان ناسل»، مدیر اجرایی انجمن قلم آمریکا هم گفت: «بدترین ترسهای ما حالا تحقق یافتند، زیرا ما در سوگ مرگ شاعری هستیم که مرگ او کاملا قابل پیشگیری بود. کرونا یک قاتل طبیعی است؛ اما مرگ آبتین در هر مرحله با حمایت و کمک حکومت ایران شکل گرفت. زندان اوین تهران محل وقوع این جنایت بود و حبس ناعادلانه او را تبدیل به حکم اعدام کردند. آبتین از درمان پزشکی منع شد، بیماریهای او را نادیده گرفتند و او را با غل و زنجیر به تخت بیمارستان بستند.»
«جمشید برزگر»، روزنامهنگار ایرانی ساکن اروپا، از روز ۳۰ دی ۱۴۰۰، اعتصاب غذای یک هفتهای خود را با هدف «اعتراض به قتل بکتاش آبتین توسط دستگاه قضایی و امنیتی نظام جمهوری اسلامی»، مقابل محل برگزاری مذاکرات احیای «برجام» در وین اتریش آغاز کرد.
کارنامه حرفهای
بکتاش آبتین از میانه دهه ۷۰ خورشیدی تاکنون چند مجموعه شعر منتشر کرده است که از این میان میتوان به مجموعههای «مژهها، چشمهایم را بخیه کردهاند»، «و پای من که قلم شد نوشت برگردیم»، «خلوت»، «پتک» و «در میمون خودم پدربزرگم» اشاره کرد.
او همچنین ساخت چند فیلم مستند را در کارنامه هنری خود دارد، از جمله فیلمهای «۱۳اکتبر ۱۹۳۷» مستندی درباره لوریس چکناواریان، رهبر ارکستر و آهنگساز سرشناس ایرانی؛ «همایون خرم»، مستندی درباره این آهنگساز نامی ایران و «آنسور» که بخشی از آن درباره زندگی علیشاه مولوی، شاعر فقید عضو کانون نویسندگان ایران است.
درباره کانون نویسندگان ایران
کانون نویسندگان ایران یک نهاد غیردولتی متشکل از نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و بخشی از انجمن جهانی قلم است، این کانون در سال ۱۳۴۷ رسما با هدف تشکلیابی صنفی نویسندگان و مبارزه با سانسور اعلام موجودیت کرد. کانون نویسندگان و اعضای آن از ابتدای تشکیل و به ویژه طی دهه های ۶۰ و ۷۰ با درجات مختلف سرکوب، از سانسور و تعقیب قضایی گرفته تا قتل روبرو بودهاند. محمدجعفر پوینده و محمد مختاری از از جمله اعضای کانون نویسندگان بودند که در جریان قتلهای زنجیرهای به دست عوامل وزارت اطلاعات به قتل رسیدند.